معیارهای اساسی بازاریابی

بازاریابی یک تمرین خلاقانه برای جذب مخاطب هدف به محصولات و خدمات شما است. برای اطمینان از کارآمدی آن، باید بتوانید نتایج را به‌طور دقیق اندازه‌گیری کنید. امروزه، ردیابی معیارهای کلیدی بازاریابی آسان‌تر از همیشه شده است. از بازاریابان انتظار می‌رود معیارهای کلیدی بازاریابی خود را به وضوح تعریف کرده و آن‌ها را از نزدیک زیر نظر بگیرند. این اقدام به آن‌ها کمک می‌کند تا بفهمند کدام استراتژی‌ها مؤثر هستند، چه چیزی نیاز به بهبود دارد و بازده سرمایه‌گذاری (ROI) آن‌ها چقدر است.

یادگیری درباره معیارهای کلیدی بازاریابی به شما کمک می‌کند بهترین بینش‌ها را برای رشد کسب‌وکار خود به کار بگیرید.

معیار های بازاریابی

معیارهای بازاریابی به هر داده‌ای گفته می‌شود که به شما در ارزیابی اثربخشی کمپین‌های بازاریابی کمک می‌کند. این اطلاعات را می‌توان از منابع مختلفی مانند سوابق فروش و ابزارهای تجزیه و تحلیل وب‌سایت استخراج کرد. معیارهای بازاریابی نقش حیاتی در تصمیم‌گیری‌های بازاریابی دارند و به‌ویژه در بازاریابی دیجیتال اهمیت بالایی دارند.

معیار های کلیدی بازاریابی

معیارهای بازاریابی باید با اهداف تجاری شما همسو باشند. آن‌ها می‌توانند به تیم‌های بازاریابی کمک کنند تا نحوه تخصیص بودجه را درک کنند و تأثیر استراتژی‌های بازاریابی شما بر کسب‌وکار خود را اندازه‌گیری کنند.

معیارهای اساسی بازاریابی

ارزش طول عمر مشتری (CLTV)
ارزش طول عمر (LTV) ارزش متوسط یک مشتری برای کسب‌وکار شما در طول مدت خرید او از شما را نشان می‌دهد. این معیار به بازاریابان کمک می‌کند تا بفهمند تا چه میزان می‌توانند برای جذب مشتریان جدید به صورت سودآور سرمایه‌گذاری کنند.

درصد درآمد حاصل از مشتریان جدید
این معیار به شما کمک می‌کند تا هزینه جذب مشتریان جدید و همچنین حفظ تعامل با مشتریان فعلی را درک کنید. برخی تیم‌های بازاریابی فرض می‌کنند که داشتن درصد بالایی از مشتریان جدید همیشه بهتر است، اما حفظ مشتریان فعلی نیز می‌تواند سود قابل‌توجهی به همراه داشته باشد. هر کسب‌وکاری باید نسبت ایده‌آل خود را با توجه به اهداف رشد و محصولات خود تعیین کند.

بازده سرمایه‌گذاری بازاریابی ROI
ROI با تقسیم کل درآمد حاصل‌شده در یک دوره زمانی بر کل هزینه‌های بازاریابی محاسبه می‌شود. این معیار نشان می‌دهد که تلاش‌های بازاریابی چقدر از نظر افزایش درآمد مؤثر بوده است.

هزینه جذب مشتری CAC
CAC با تقسیم کل هزینه تبلیغات بر تعداد مشتریان جدیدی که در یک دوره به‌دست می‌آیند محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، اگر 1000 دلار برای تبلیغات هزینه کنید و 200 مشتری جدید به دست آورید، CAC شما 5 دلار خواهد بود. این معیار به دو پرسش کلیدی پاسخ می‌دهد: برای دستیابی به تعداد معینی مشتری جدید، چه میزان هزینه نیاز است؟ و آیا بازاریابی شما از نظر سودآوری کارآمد است؟

معیارهای اساسی بازاریابی

هزینه در ازای هر لید CPL
CPL مشابه CAC است، با این تفاوت که به جای مشتری، هزینه جذب یک لید جدید را اندازه‌گیری می‌کند. لید به‌طور معمول به دریافت اطلاعات تماس یک فرد، مانند ایمیل یا شماره تلفن اشاره دارد. برخی شرکت‌های B2B این معیار را به MQL (لیدهای واجد شرایط بازاریابی) و SQL (لیدهای واجد شرایط فروش) تقسیم می‌کنند.

بازده هزینه تبلیغات ROAS
ROAS با تقسیم کل درآمد حاصل از تبلیغات بر کل هزینه‌های تبلیغاتی محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، یک کسب‌وکار می‌تواند ROAS کمپین‌های تبلیغاتی مختلف را مقایسه کند تا ببیند کدام کانال بیشتر بازدهی داشته است. باید توجه داشت که هر پلتفرم ممکن است روش‌های متفاوتی برای محاسبه درآمد نسبت‌داده‌شده به تبلیغات داشته باشد.

هزینه در ازای هر کلیک CPC
CPC با تقسیم کل هزینه صرف‌شده برای تبلیغات بر تعداد کلیک‌هایی که بر روی آن تبلیغ صورت گرفته است محاسبه می‌شود. این معیار به بازاریابان کمک می‌کند تا بفهمند چقدر برای هدایت ترافیک به وب‌سایت خود هزینه می‌کنند. با بهبود محتوای تبلیغات و انتخاب کلمات کلیدی مناسب، می‌توان CPC را کاهش داد.

تعامل، دسترسی و فروش در رسانه‌های اجتماعی
برای کسب‌وکارهایی که از رسانه‌های اجتماعی به عنوان یک ابزار بازاریابی استفاده می‌کنند، این سه معیار بسیار مهم است. “دسترسی” تعداد افرادی را که محتوای شما را در رسانه‌های اجتماعی دیده‌اند نشان می‌دهد. “تعامل” شامل اقداماتی مانند کلیک، لایک و بازنشر است که نشان می‌دهد محتوای شما چقدر توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند. “فروش” به خریدهایی اشاره دارد که از طریق کلیک بر روی لینک‌های رسانه‌های اجتماعی انجام شده است.

مشترکین ایمیل
این معیار به تعداد افرادی که در لیست ایمیل مارکتینگ شما ثبت‌نام کرده‌اند اشاره دارد. بازاریابی ایمیلی یکی از قدرتمندترین کانال‌های ارتباط مستقیم با مخاطبان است.

ترافیک مستقیم وب سایت

ترافیک مستقیم وب‌سایت به بازدیدهایی اشاره دارد که از طریق کانال‌های قابل اندازه‌گیری مانند رسانه‌های اجتماعی، ایمیل یا جستجو وارد نشده‌اند. این بازدیدکنندگان کسانی هستند که آدرس URL وب‌سایت شما را مستقیماً در مرورگر خود وارد می‌کنند. این نوع ترافیک به بازاریابان کمک می‌کند تا آگاهی کلی از برند و تأثیر بازاریابی دهان‌به‌دهان را کمّی‌سازی کنند. اگرچه این ترافیک به‌طور مستقیم به فعالیت‌های بازاریابی خاصی نسبت داده نمی‌شود، اما یکی از بالاترین نرخ‌های تبدیل را دارد و شاخصی ارزشمند از موفقیت کلی بازاریابی است.

معیارهای اساسی بازاریابی

سوالات متداول

رایج ترین معیار بازاریابی چیست؟

دو معیار رایج و احتمالا مهم‌ترین معیار برای فروشگاه‌های تجارت الکترونیک، ارزش طول عمر مشتری (LTV) و هزینه جذب مشتری (CAC) هستند. اگر بازاریابی شما بتواند یک CAC سودآور نسبت به LTV خود را حفظ کند، کسب‌وکار شما پتانسیل رشد مداوم دارد.

KPI ها در بازاریابی چیست؟

شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) در بازاریابی اندازه‌گیری‌های خاصی هستند که می‌توانند بینشی در مورد پیشرفت یک کسب‌وکار در جهت اهداف بازاریابی آن ارائه دهند. روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری اثربخشی یک کمپین بازاریابی وجود دارد، اما KPI‌های بازاریابی آن‌هایی هستند که شما آن‌ها را مهم‌ترین معیارهای بازاریابی برای ردیابی و ارزیابی تلاش‌های بازاریابی خود در نظر می‌گیرید.

 

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *